مسیحیت به سه فرقة بزرگ: کاتولیک، ارتدکس و پروتستان، نیز فرقههای کوچکتری تقسیم شده که اولین تجزیة آن تشکیل کلیسای ارتدکس است .ارتدوکس: لفظ اوتدوکس یونانی و به معنای درست اعتقاد است و مخصوصاً در مورد پیروان ایمان مسیحی طبق اعتقاد نامهها و اعتراف نامههای فرقههای بزرگ مسیحی به کار میرود، ولی به عنوان وصف خاص، به پیروان کلیسای اوتدوکس شرقی اطلاق میگردد. کلیسای اورتدوکس ؛ یعنی جامعة مسیحیت سنتی و مستقیم العقیده.کاتولیک: کاتولیک به معنای کلی و عموی است و در اصطلاح دینی مسیحی، در مورد کلیسای عام و جامع گفته میشود ؛ نیز در مورد کلیسای منشعب نشدة قدیم و کلیسای غربی منشعب شده. کلیسای منشعب شده شرقی به نام ارتدوکس و منشعب شده غربی به نام کاتولیک شناخته شده است.آغاز و عوامل انشقاق : در آغاز که کلیسا به دو بخش ارتدوکس و کاتولیک تقسیم شد، به دو جهت بود:الف ـ عامل سیاسی ـ اجتماعی : به نوشتة جان ناس بقیه در ادامه مطلب
داریوش یکم
پسر ویشتاسپ، ملقب به داریوش بزرگ، سومین پادشاه هخامنشی بود. وی در سال ۵۲۲ پیش از میلاد، با کمک تعدادی از رؤسای هفت خانوادهٔ اشرافی پارسی با کشتن گئومات مغ بر تخت نشست. پس از آن به فرونشاندن شورشهای داخلی پرداخت. نظام شاهنشاهی را استحکام بخشید و سرزمینهایی چند به شاهنشاهی الحاق کرد. آغاز ساخت تخت جمشید در زمان پادشاهی او بود.
از دیگر کارهای او حفر ترعهای بود که دریای سرخ را به رود نیل و از آن طریق به دریای مدیترانه پیوند میداد. مقبرهٔ او در دل کوه رحمت در مکانی به نام نقش رستم در مرودشت فارس (نزدیک شیراز) است. شهرت او در غرب به خاطر وقوع نبرد ناموفق ایرانیان با یونانیان در مکانی به نام ماراتون در زمان اوست. آغاز ساخت پارسه (تخت جمشید) در زمان پادشاهی او بود. پس از جهانگیری کوروش و کمبوجیه سراسر آسیا مگر عربستان جزو قلمرو او محسوب میگردید.
همان گونه که مسلمانان در طول تاریخ ، شهیدان مظلوم خود را دارند و از حماسه آفرینی های عظیم ایشان نیرو می گیرند ، یهودیان نیز برای خود «هولوکاست» - یعنی ماجرای کذب قتل عام 6میلیون یهودی در اتاقهای گاز و سوزاندنشان در کوره های آدم سوزی - را ساخته اند! کارکرد هولوکاست به جهات سیاسی و فرهنگی شبیه سازی شده ای این چنین است ، با این تفاوت اساسی که هولوکاست آن گونه که یهودیان صهیونیستی چون اسپیلبرگ در فیلم «فهرست شیندلر» روایت می کند ، یکسره دروغین و تحریف شده است.
برای مشاهده بقیه متن اینجا کلیک کنید.
گروههای منکر هولوکاست
(به نقل از ویکیپدیا)
در میان مدافعان تجدیدنظر طلبی، طیفهای گوناگونی قرار دارند. در حقیقت تجدید نظر طلبان را نمیتوان یک گروه متقارن شمرد.۶ برای مثال گروههای نئونازی پس از جنگ جهانی دوم تبلیغات خود را مبنی بر دروغ و ساختگی بودن هولوکاست آغاز کردند.«جرج لینکون راکول»از اولین رهبران نئونازی آمریکا پس از جنگ جهانی دوم بود که به انکار هولوکاست پرداخت.۷«هانس اشمیت» از نئونازیهای آلمانی مشهور، پس ا ز ورودش به آمریکا در سال ۱۹۴۹، تبدیل به یک از فعالترین منکران هولوکاست در آمریکا شد.۸
گروه دیگری که بصورت سازمان یافته و با هیاهوی زیاد ادعای تجدید نظر طلبی میکنند، گروههای کوکلوسکلان هستند.۹آنها از توزیع کنندگان مطالب منکر هولوکاست میباشند.۱۰
تجدیدنظرطلبان از طیفهای دیگری نیز تشکیل شدهاند. گروهی یهودیاند مانند جورف جی برگ، روژه دای دامرگو، دیوید کول و استفن هیوارد، برخی مسیحی مانند روبر فوریسون، گرمار رودلف، میکائیل ای هافمن و رابرت کانتس و برخی ملحدند مانند بردلی اسمیت. برخی نیز مسلمان هستند مانند روژه گارودی، ابراهیم آلوش و احمد رامی.۱۱۱۲
در میان تجدید نظر طلبان کسانی یافت میشوند که از سوی رژیم ناسیونال سوسیالیست تحت تعقیب بوده و یا حتی سابقه زندانی شدن در اردوگاههای تجمعی را دارند. (مانند پل راسینیر و جوزف جی. برگ)۱۳ برخی پروفسور دانشگاه هستند (مانند: کریستین لیندر، کاستاس زاور دینوس و آرتور آر. بوتز) و گروه کثیری مدرک دکتری دارند (مانند: هربرت تیدمان، استفان هیوارد و...) برخی مهندس هستند (مانند: فردریچ برگ و....) و گروهی تاریخنگار حرفهای هستند (مانند: مارک وبر و رابرت کونتس) بسیاری نیز به استادی کرسیهای مختلف دانشگاه اشتغال دارند.۱۴
از دیدگاه گرایش سیاسی نیز گروههای تجدید نظر طیف همگنی را تشکیل نمیدهند. برخی کمونیست و سوسیالیست هستند (مانند: پل راسینیر) و برخی چپ میانهرو (مانند: سرج سیون) گروهی لیبرال بوده (مانند:دیوید کول) و برخی محافظهکارند (مانند:کارلو ماتوکنو) برخی طرفداران دست راستی در میان آنان به چشم میخورد (مانند:یودو والندی و مارک وبر) و برخی ناسیونال سوسیالیست میباشند (مانند ارنست زوندل).۱۵۱۶
تجدیدنظرطلبان مدعی هستند که تکثر تجدیدنظرطلبان شامل: مذاهب متفاوت مشاغل گوناگون، عقاید سیاسی کاملا متضاد و اقوام ملیتی مختلف، تجدید نظر طلبان را از اتهام وابستگی سیاسی و نژادی مبرا میکند.۱۷۱۸
برای دریافت متن کامل به اینجا بروید.
زَرتُشت، زردشت، زردهُشت یا زراتُشت نام پیامبر ایرانی بنیادگذار دین زرتشتی یا مَزدَیَسنا؛ و سراینده گاثاها کهنترین بخش اوستا است.
ریشه و معنای نام
در اوستا زَرَثُشْتَره(Zaraϑuštra=) است. بیشتر از ده شکل برای نام زرتشت در زبان فارسی موجود است. زارتشت، زارهشت، زرادشت، زارهوشت، زردهشت، زراتشت، زرادشت، زرتهشت، زرهتشت، زرهدست و زرههشت از این قبیل است ولی او خود را در گاتها زَرَثُشْتَره مینامد.۱۲
از بیشتر از دو هزار سال پیش تا به امروز، معانی بسیاری برای واژه زرتشت گفتهاند.آنچه که مشخص است این است که این نام مرکب است از دو جزء «زرت» و «اشترا» هرچند که در سر زرت اختلاف بسیار است. البته بیشتر تاریخ شناسان معتقدند زرد و زرین و پس از آن پیر و خشمگین معانی نزدیک تری هستند. کلمه زرد در خود اوستا «زیریت» است.البته «زرات» به معنی پیر آمدهاست ولی اینکه چرا در ترکیب با اشترا تبدیل به «زرت» شد باعث اختلاف نظر شدهاست.۳
در جزء دوم این نام اختلاف نظری نیست زیرا هنوز کلمه شتر و یا اشتر در زبان فارسی باقی است و هیچ شکی نیست که نام وی با کلمه شتر ترکیب یافته و «دارنده شتر» معنی میدهد و به همان معنی است که امروز در فارسی میباشد.۳ در گذشته برای شتر از آن جهت که حیوان بسیار مفیدی بود ارج و منزلتی خاص قائل بودند و نام شتر را با پسوندهای خاص بر نوزادانشان مینهادند. همچنین در نوشتههای تخت جمشید از شتر به عنوان هدیهای که به داریوش اهدا میشد نام برده شدهاست.۴ برای نمونه فراشتر به معنی دارنده شتر راهوار و یا تندرو است. گاه نیز نام خانوادگی که سپیتمه است، افزوده میشود و به صورت زرتشتر سپیتمه یاد میشود. البته این نام خانوادگی را امروزه سپنتمان و یا اسپنتمان میگویند۵ که به معنی خاندان سفید است.۶ نام پدر زرتشت پوروش اسپ بوده۷ که مرکب است از پوروش به معنی دو رنگ و سیاه و سفید و اسپ.پوروش اسپ معنی دارنده اسپ سیاه و سفید را میدهد.۶
اسپیتامه نام خانوادگی زرتشت بودهاست. در بند دوی همایشت آنجا که همای مقدس همچون دوستی به زرتشت نزدیک میشود وی را محترمانه با این نام خطاب میکند
دوستان من لینک دانلود متن کامل را در آدرس زیر گذاشتم: